مجبوریت های محترم ح. کرزی و تحفـﮥ ۸ مارچ وی
دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغاني دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغاني

                                                                               ۰۷/۰۳/۲۰۱۳

نوشته و موضعـﮔیري های درمورد فیصلــه (فتوی)مؤرخ ۳ مارچ شورای علماي افغانستان و تائید محترم حامد کرزی و انعکاسات با افاده های افراط وتفریط هموطنان درین مبحث جدا قابل دقت است. اظهارات مبنی براینکه چرا علماء وروحانیون ما اول این ویا آن مسأله را اظهار نظر و فتوی نمی دهند؟ چرا اول خود را اصلاح نمی کنند؟ و چرا درین وقت که اولویت های دیـﮔر وجود دارد، به فتوی روی این مسأله میپردازند؟ و چرا مردها را هدایت نمی کنند و همیشه به حقوق زن چسپیده اند؟  بازي سیاسي عقب این که ﮔویا زمنیه سازي برای وارد شده طالبان به اریکــﮥ قدرت درافغانستان، طالبانیزه شدن نظام و خاصتا در نوشتـه های فـرهنـﮔـي عالیقدر خانم فرزانه فاراني تحت عنوان« تحفـﮥ حامد کرزی به مناسبت ۸ مارچ » مطالب اند  که وادار شدم  نیمه نـﮔاهي به این افاده ها وجملات داشته باشم، دید ﮔاه ها وفهم خویش را درین مورد باشما شریک ساخته برای شما امکان انتخاب موضع و نظر داده باشم. درنوشتـﮥ خانم فرزانه کلمات واصطلاحات چون: زن ستیـزي، تبعیض جنسي، مادرسالاري، پدرسالاري، تکامل جوامع بشري، نقش برجستــﮥ زن درطول تاریخ، زن که انسان زادﮤ اوست، وموضع  محترم حامد کرزی که ازاعلامیــﮥ مذکور شورای علماء  را دفاع از حقوق زنان میداند، اینکه جدایی زنان ومردان درعرصه های مختلف زندﮔـی روزمره مطالبه شده،  جدایی دختران و زنان درمحلات کار وتحصیل و اجتناب از سفر بدون محرم شرعي، امضای افغانستان زیر میثاق جهانی « رفع هرﮔونه تبعیضات علیه زنان -  ۱۹۸۰صورت ﮔرفته ودرسال ۲۰۰۳ یکبار دیـﮔر تأکید بر آن شده»، فیصلــﮥ شرم آور و جنایت کارانه شورای علماء افغانستان، و توافق حترم حامد کرزی: که این «فیصلــﮥ شورای علما افغانستان یک دیدﮔاه شرعي وطن ما است وتمام مسلمانان افغانستان به آن پابند هستیم»، مبارزات تمامی کشورهای ناتو وامریکا برای مبارزه «علیه تروریزم جهانی» وﮔسترده شدن نهاد های مختلف مدني...، نقش دولت درین راستا، قانون احوال شخصیه اهل تشیع ۲۰۰۹، مطالبات  خانم انـﮔـلامارکل صدراعظم جرمني (مطالبات غرب)، اختلاط زنان ودختران با مردان بیـﮔانه، دوکانداران مذهبي، مشکل خانواده ها وخانم های که شوهران، پدران وبرادران بزرﮒ  خویش را به اثر حوادث ووقایع ناﮔوارکشورازدست داده اند، عصر ۱۴۰۰ سال قبل وشرایط عربستان سعودی وعصر امروز، تساوي پذیرش شهادت دوزن در برابریک مرد، و اعتماد نسبتأ کمتر به یک زن دربرابر یک مرد، اینکه شورای علماء چرا درامور سیاسی واجتماعي به سطح دولت دخالت میکند؟ عدم فهم این شورا ها از مسایل سیاسي و اصول امروزي، سیکولاریزم، موضع محترم کرزی دربرابر تحفه های زرین دیموکراسي جوامع مختلف سیکولاراروپایی وامریکا ودرمقابل ازیک ﮔریبان سربیرون کردن با باشورای علما افغانستان، موافقت ومخالفت با اصول هدایات طالبي ومنجمله با حقوق زنان و دراخیر خانم فرزانه با طرح این سوال که:« آیا دولتی که از جانیان وبدترین عناصر ضد زن تشکیل یافته میتواند، طور دیﮔر عمل کند؟» مقاله ونوشتــﮥ خویش را که بیانــﮔر احساسات داخلي واعتقادات خود وفهم خودشان ازمسایل است، به پایان میرسانند.

 

تحلیل،  بررسي و بازکردن مطالب ذکر شده درفوق و مطالب ناﮔفته  اما ازخلال جملات فوق  قابل درک این نوشته ها ضرورت به پُرکردن کتاب ها و نوشتــﮥ بس عریض وطویل رامتقاضی است که اصلا درین مبحث وحوصلــﮥ خواننده نمی ﮔنجد. با آن هم میپردازم به باز کردن بخشی عمدﮤ بعضی ازین مطالب ومجبورم دربسیار موارد تلـﮔرافی برخوردکنم.

درین راستا بحث اینکه آیا روشنفکر جامعـﮥ ما دراندیشه های خویش آنقدر پیشتاز شده که از جامعه تجرید شده ویاهنوز هم واقعی میاندیشد و فاصله بین وی وجامعه دورنیست؟ آیا ما نیک اندیش، بداندیش ویا واقعیت نـیـﮔریم؟ که بازکردن  این بحث ها درین رابطه بذات خود ضروری اما بحث بذات خود بحثهای طویل وعریض اند.

اولأ ما کي هستیم و ازکدام موضع موضوع را به بررسي وتحقیق میـﮔیریم؟

جواب: ما مسلمان، ما افغان، دیموکرات، طالب مراعات حقوق بشر و حاکمیت مردم، روشنفکرو خرد ﮔرا (به کسرخ )و......

درمورد اینکه این مفاهیم چه معانی و محتوی لغوي و اصطلاحی دراروپا و جامعــﮥ ما دارند؟ به نظرمن برعلاوﮤ تفاوت های عمده با دید سرسري حتی مواضع متفاوت سلیقوی درین راستا به یقین وجود دارند.

اﮔر ما افغان و مسلمان ایم: دین مقدس اسلام درتمام ساحات زندﮔـي اصول، قواعد دارند که باید رعایت شوند.  اصول صحبت، نوشته  وبحث  یک مسلمان چنین است که: درحل مسایل باید مراجعه شود به اصول دین مقدس اسلام و منابع اولي که قرآن مجید و سنت نبوي است. همچنان اجماع امت وقیاس دواصل ومنبع دیﮔرمنابع شرع است.

مرجع قانون ﮔذاری درکشور های اسلامی مبدع وخالق قوانین نیست. بلکی انتخاب کنندﮤ رای افضل ومناسب با استفاده ازتجارت دیـﮔر کشور های اسلامي بادرنظرداشت اصول ومنابع اصلي یعنی قرآنکریم و سنت نبوي است. زمانیکه مسلمان میـﮔوید به فکرم ودرآن موضوع شرع صراحت دارد، منظورش باید هما فکر باشد که شرع آنرا تصریح کرده. درصورتیکه از حکم دین درمورد خبرنباشیم برماست که به اهل علم، فقها وعلمای اسلامی مراجعه شود.  کارعلما ی دینی و مجتهدان است که فتوی و حکم شرعی را به ملت ومردم، جامعه و مسلمانان موجود در کشور روشن سازدند واداي رسالت کنند. اینکه کي عالم و مجتهد و فقیه است و کدام مرجع اصلی و کدام تقلبی و کدام شخص دستار سفید و ریش  دراز نماینده وبیانګر دین وکي تاجرآن این بحث خود بحث جداګانه است. اما با یک نګاه ګفته میتوانیم که  کاری شورای علماء و اهل خبره باید همین هدایت باشد و رهنمایی درروشنی احکام الهي. برماست تا درصورتیکه به حکم یک مسألــﮥ دیني نمی دانیم به علما وفقهای دین مراجعه بداریم. نصوص شرعی رهنمایی میکنند که درصورتیکه به حکم چیزی وامری واقف نباشید پس مراجع وسوال کنید اهل ذکر – علماء وفقها - را که برای شما فتوی وحکم شرع را بیان بدارند.  بلی این کارعلما ی دینی و مجتهدان است که فتوی و حکم شرعی را به ملت ومردم، جامعه و مسلمانان موجود در کشور روشن سازند واداي رسالت کنند.

 

اﮔر ما مطرح کنیم که ما افغان هستیم اما مسلمان نیستیم: چرا باید قواعد شرع اسلامی را مراعات کنیم؟ جواب چنین است که دردیموکراسي حاکمیت اکثریت ومراعات حقوق معیین اقلیت که درتضاد به حقوق اکثریت قرار نه ﮔیرد. قانون اساسي کشور و دیـﮔر اصول درین راستا به همین منوال  روشن اند. اﮔر قوانین حاکم شرعی را که درجوامع دیﮔر اسلامی هم چنین است مراعات نمی کنیم باز مشکل درجای دیﮔر است.

 

آمدیم به دیموکراسي و نظام دیموکراتیک: اﮔر نظام  دیموکراتیک حاکمیت مردم، توسط مردم و درخدمت، و پرورش ارزشهای مردمی است درین صورت باید به دقت بﮔویم که هستند موارد که ارزشهای هرجامعه متفاوت اند. اخلاق، روش و کردار اکثریت قریب به اتفاق جامعــﮥ ما به اساس اخلاق وروش های دین مقدس اسلام باشد. بلی عالم و روحاني ما باید از ظلم وتعدي و تجاوز و بمب ﮔذاری های کې سبب کشتن انسانهای بی ﮔناه و بمباردمان های کور کر وتقبیح تجاوز بر حریم خانواده و جان انسان و افغان و تقبیح هر عمل منکر وخلاف شوند وادای رسالت کنند. اما نظام دیموکراتیک وحاکمیت مردم مکلف است که  پیروي و تطبیق آن  ارزش های را سفارش وعملی بدارندکه آن ارزش ها ارزش جامعــه واخلاق اسلامی  من است. نیروهای بین ودرموارد فرهنﮔي های ﮔسسته از کنه و مغز جامعه و مسؤولین امور حاکم درده سال اخیر و یاقبل ازآن درنظام های متعلق به شوروی سابق وکمونیستي تطبیق و عملی کردن آن ارزشها را برخلاف اصول دیموکراتیک و حاکمیت ارزشهای جامعه کردند که حالا با ﮔذشت سالها و میلیارد ها دالر و پوند و خون بهای هراز ها هراز انسان بی ﮔناه آنرا جمع کرده نمی توانند و راه ﮔریز را سراغ ندارند.

بلی تحمیل قوانین وروش زندﮔی با تبدیل کردن پطلون و چادر ولباس و معاشرت های غیر شرعی غیر افغانی ممکن نیست.

بلی این تغییرات که در ارزو و خواهشات عدﮤ قرار دارد وممکن هدف نیک هم داشته باشند به زور تفنﮔ و تانک اجنبی ونیروهایی نظامی  اجانب عواقب بس ناﮔوار وخطر ناک غیر قابل تصوررا باخود خواهد داشت و دارد که میوه های آنرا اینک درین حد اقل۳۵ سال اخیر میچینیم.

هزاران کشته و معیوب وخانه خرابي و بی عـزتي، تجاوز بر نوامیس مردم که حتی موجودیت کشور عزیزمان افغانستان مورد سوال قرار میګیرد و این خطر ازخارج و نیرو های موجود ستون پنجم خارجی ها درداخل کشور ما بلاشک وجود دارد.   

واما درمورد استعمال کلمات «مادرسالاري، پدرسالاري، تکامل جوامع بشري، نقش برجستــﮥ زن درطول تاریخ، وزن که انسان زادﮤ اوست».  باید ﮔفت تاریخ وآنچه ﮔذاراز مادر سالاری به پدرسالاری است،  به بحث امروزی ما کمک نمی کند بلکه مشکل افزا خواهد بود. بلی از دامن مادر انبیاء اولغزم متولد شده و از دامن مادر پیامبربزرﮔورا اسلام به معراج رسیده، جنت تحت قدم های مادران و والدین است و مقام والای زن درجایـﮔاه افضل وخوب خویش دراسلام قرار دارد.

 نباید تساوي مرد وزن را با تساوي رسالت مردم وزن مغالطه کرد. زن درخانواده و جامعه از خود رسالت دارد و مردازخود. این دو رسالت باهم  درتمامی موارد مطابقت ندارند. مانمی توانیم زن را بنابر تساوی حقوق به کار های شاقه که توان اجرای آنرا مردان دارند، مجبور بسازیم.

درتاریخ و عصر امروزی میبینیم که درحاکمیت ها وریاست جمهوری فیصدی زنان بسیار کم است. زن رسالت و وظایف دیﮔری دارند که مردان به ان رسیدﮔـي کرده نمی توانند. زن رانباید بیشتر ازین به مسؤولیت های بیشتر کشاند.زن مادراست، زن همسراست، زن خواهر است زن نعمت است.

بلی باید به تفکیک جنسي زن ومرد و توانمندی جسمی زن ومرد مانند یک واقعیت خارج از خواست های ما اعتراف کرد. آن زنیکه مرد صفت باشد و آن مرد که زن صفت باشد مریض است. زن باید زن خوب وعادل باشد و مرد همچنان یک مرد باید مردم خوب وعادل باشد. تلاش برای عدم موجودیت تفاوت بین زن ومرد مناسب نیست.

تأکید وتوجیه جناب حامد کرزی مبنی اینکه از حقوق زنان باید درروشنی دین مبین اسلام مندرج در اعلامیــﮥ روز جمعه ۳ مارچ سالجاری شورای علماء افغانستان برای حمایت از حقوق زنان ، توضیح ﮔردیده درمبدا کدام تخلف نیست.  اما باید وباید دربرابر تشویش های که متفکر به آن تذکرات داشتند و زن که قربانی عمدﮤ حوادث ناﮔوار ۳۵ سال ﮔذشته اند و اینکه همین زن است که شوهر، پسر، دخترو شرین خویش را عمدتا ازدست داده وباید با حوادث بی رحم دست و پنجه نرم کند مسایل اند که باید وباید درین ارتباط به نحوی حل ﮔردد. استفاده از تجارک کشور های اسلامی و جوامع مشابه اسلامی که تجارب همـﮔون دارند باید باتأخیر صورت ﮔیرد و به صورت حتمی باید برایش تدابیر عملی وحل مشاکل ﮔردد.

بلی کسب نفقه فرض است. خانوادﮤ که شوهر، پدر فامیل را از دست داده واین تدبیر وفتوی شورای علماء مانع زندﮔـې نورمال خانوانده میﮔردد برایش باید راه حل بهتر وعدلانه یافت. نمی توان یک بخش مسأله را با ساده سازی حل کرد وبخش دیﮔر را مسکوت و لاینحل ﮔذاشت.

جدا کردن دختران و پسران در محل تحصیل چه مشکلی دارد؟ این خواست و مطالبه در عمر معیین یک خواس واصل اسلامی است. حتی درکشورهای متمدن جهان منجمله انﮔلستان هم بعضی مکاتب وجود دارند که خاص برای پسران و خاص برای دختران اند ومتخصصین میﮔویند که نتایج حاصلــﮥ آموزشي درهمچومکاتب جدا بهتر اند.

بلی زنان نباید بدون محرم شرعی سفر کنند و این خواست و اصل اسلامی است و چنین کارها نظر به کلتور خاص افغانی را درفامیل های مسلمانان بدون این هم مراعات میکنند. اما مثلا درعربستان سعودی حین سفر خانم خارجی بدون همسفر توسط پولیس اناث سعودی همراه شده به محل مناسب همراهي میﮔردد.

واما انچه میثاق های بین المللی و خواست وامکانات و اصول اخلاقی کشور ما ودین اسلام است باید تأکید کرد که مجبوریت جناب کرزی و امکانات عملی جامعه مارا باید درنظر داشت. عدم دقت به این تفاوت ها ماو استناد به میثاق جهانی « رفع هرﮔونه تبعیضات علیه زنان -  ۱۹۸۰صورت ﮔرفته ودرسال ۲۰۰۳ یکبار دیﮔر تأکید شده»،  که درافغانستان باید به صورت خاص خویش تطبیق ﮔرد.

تذکر واستفادﮤ جملات و کلمات که فیصلــﮥ ۳ مارچ شورای علمای افغانستان را «فیصلــﮥ شرم آور و جنایت کارانه شورای علماء افغانستان» بدانند به فکر وفهم من افراط وغیر مجاز میباشد.  

بلی این فیصله و تأکید آقای حامد کرزی مبنی براینکه: «که این فیصلــﮥ شورای علما افغانستان یک دیدﮔاه شرعي وطن ما است وتمام مسلمانان افغانستان به آن پابند هستیم» یک واقعیت غیر قابل انکار است. اﮔر این را  مبارزان  کشورهای ناتو وامریکا  نمی دانند و ﮔویا مبارزان اروپایی حقوق بشر یکجا با آنها اند بایدﮔفت که نباید مسایل را شرایط و عینک های غیر واقعی دید.  زمان ثابت خواهد ساخت که مطالبات خارج ازتوان وغیرعملی اند. صرف سوال وقت است که به راست بودن آن باور پیدا کرد.

باز کردن بحث بالای:

نقش دولت درین راستا، قانون احوال شخصیه اهل تشیع ۲۰۰۹، مطالبات خانم انﮔلامارکل صدراعظم جرمني، عصر ۱۴۰۰ سال قبل وشرایط عربستان سعودی وعصر امروز، تساوي شهادت دوزن ویک مرد، و اعتماد کمتر به یک زن دربرابر یک مرد، اینکه شورای علما چرا درامور سیاسی واجتماعي به سطح دولت دخالت میکند، عدم فهم این شورا ها از مسایل سیاسي و اصول امروزي، سیکولاریزم، تحفه های زرین دیموکراسي جوامع مختلف سیکولاراروپایی وامریکا ودرمقابل باشورای علما ازیک ﮔریبا برآمدن و .... بحث را بس طولانی میسازد. با تمام جزئیات آن بحث بس طولانی است. اما باید درک کرد که یک آرزو و خواست است ویکی هم واقعیت خارج ازذهن ما. میﮔویند اﮔر آرزو ها اسپ میبود تمام سوالﮔران وملنﮔان جهان اسپ سواران میبودند.

 دریک جمله باید ﮔفت که نظام سیکولار ازفهم اسلامی کلمه خارج میشود و دین اسلام سیکولاریزم را نمی شناسد. نظام سیکولار برای جامعــﮥ که درآن دین مسیحیت وحود دارد ویا نظام سیاسی امریکا  حتی ترکیه با ترکیب دینی آن کاملا موجه و قابل فهم است. اما نظام سیکولار برای جامعهء که بیش از ۹۹ فیصد مسلمان است یک خواب است وخیال.

دربرخورد اسلامی به مسایل جامعه را به اصطلاح طالبانی سازی جامعه معرفی کردن، خدمت به حرکت طالب و جنبش ایشان است. این تعبیر که تدابیر اسلامی را به معنای طالبانی کردن نظام و جامعه بدانند دروقتی برای جنبش طالب خدمت میکنند. این نوع برخورد وفهم  تأثیر معکوس(کنتراپرودکتیف) دارد وشما خود برای حرکت طالب دراحساسات نا آﮔاهانه خدمت میکنید.

به یقین ﮔفته میتوانم آنچه حرکت طالب درسالهای نود قرن ﮔذشته تحت نام قوانین جزای اسلامی ددیﮔر تدابر وحکومت داری درافغانستان اجرا کرد و نظام را رهبری میکردند درموراد زیاد قبل ازینکه اسلامی باشد سیاسي بوده و درموارد زیاد تخلف از عدالت اسلامی بود وهست. نباید مخالف با حرکت طالب وعمل کرد طالب را در سالهای ۹۰ با مخالف به اسلام کشاند. این خطا نباید مرتکب شد. این کار و این برخورد آب به آسیاب حرکت طالب ریختن است. زیان  دارد و تأثیرا ت بس خطرناک درپی داشته میتواند ودارد.

باید سوال مطرح کرد که غرب و جامعــﮥ جهانی از افغانستان چه میخواهد و چه چیز را درافغانستان موفقیت و عدم موفقیت میدانند؟ حاکمیت مردم  درخدمت ارزشهای کلتوری که مردم ودین مردم افغانستان یعنی اسلام آنرا ارزش تلقی میکند باید قرار ﮔیرد. ﮔزینــﮥ دیﮔر غیر عملی خواهد بود وغیر عملی است. لطفا به حومه های شهر های بزرﮔ به شمول کابل مراجعه کنید که بعد از تاریکی ها شب با مرور یازده سال حاکمیت بی کفایت آقای  حامد کرزی وموجودیت بیش نیروهای نیم میلیوني افغانی وخارجي کی تسلط وحاکمیت دارد؟

حاکمیت که آقای حامد کرزی نتوانست از اتباع خویش دفاع کند، قانون را تطبیق کند، مانع تصفیه های قومی، سمتی ولساني شود، زندان های مختلف خارجي وجود دارد، پاکستان بیشرمانه مداخله میکند، ایران هم درمیخ میزند وهم درنال، ادارﮤ آقای حامدکرزی درموارد زیاد غیر مشروع، بی کفایت و فاسد است، سیاست کدری غلط درده سال ﮔذشته اعمال شد به نحوی که درتمام حلقات دولتي به صورت عمده افراد به اساس روابط شخصي، استخباراتي، سمتي، جیبی وفامیلی نصب ﮔردیده اند.

سیاست اقتصادی غیرشفاف و لجام ﮔسیختــﮥ بازار آزاد که درجهان نورمال قابل قبول نیست وصد سال قبل به تاریخ سپرده شده حاکم میباشد،  روابط مافیایی براقتصاد مسلط است، ظرفیت های رقابت آزاد وجود ندارد، آزادي مطبوعات صرف در همان محدوده تمرکز میکند که دولت خواهان آن است و ...... چې نتایج غیر ازین حالت ناﮔوار توقوع کرده میتوانید.

بلی وضع به این منوال نامناسب است و عواقب آنرا خراب میبینم. وضع ونهایت این کشتي نشنینان تیتانیک به صورت واضح معلوم است.

اﮔر حقایق را مبلا ساخته وحق مینویسیم و حق میـﮔویم به به زهر پراﮔني متهم هستیم.

اﮔر وضع را چنانچه که هست توضیح میکنیم، بسیار ساده ټاپه های سرخ و سبز زده می شویم.

اﮔر حق میـﮔویم با دهها تهمت زني مواجه شده با شبکه های قوی بدنام سازی و فتنه ﮔري مواجه میشویم.

اﮔر حق میـﮔویم ﮔوش شنیدن وحوصلــﮥ خواندن آن کم است و یا آنهائیکه درک میکنند صلاحیت  وامکانات ندارند.

اﮔر ساکت بمانیم لعنت شدﮤ الهی هستیم (الساکت عن الحق ملعون).

مسلم اینکه اکثریت قاطع ملت که ساکنانه و مشکوک ودرموارد زیاد مأیوسانه به هرطرف نـﮔاه میکنند و به یک صدای ناجی وخیر خواه ضرورت دارند تا دست این ملت را ﮔرفته وبه منزل مقصود برساند.

                                      (مرادرمنزل مقصود چه اوج عیش چون هردم – فلک فریاد میدارد که بربندید محمل های).

بلی حاکمیت امروزی جناب حامد کرزی مجبوریت های دارد وازوی جوانب مختلف تقاضا های مختلف دارد. بلی این حاکمیت چنانچه معلوم میشوددرین آواخرتلاش دارد کاری را که دربیش ازده سال کرده نتوانست ویا نه کرده، حالادردوسال انجام دهد. 

بلی این حاکمیت امکانات طلایی عصر را با فتنه، بی کفایتی و تخلفات خویش ضایع کردد.

درین راستا مطالبات جوانب مختلف ازحاکمیت،  مجبوریت های شان قابل درک اما ﮔناه واپس به خودشان راجع میﮔردد، که ملت وجامعــﮥ جهانی قربانی آنرا میدهند.                    پایان

 

Email:strategicstudies@yahoo.com, tel.:00447886474638

 


March 9th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي